راحت‌نویسی در داستان: چرا نویسندگان بزرگ خودشان را گرفتار نمی‌کنند؟

/, داستان/راحت‌نویسی در داستان: چرا نویسندگان بزرگ خودشان را گرفتار نمی‌کنند؟

راحت‌نویسی در داستان: چرا نویسندگان بزرگ خودشان را گرفتار نمی‌کنند؟

راحت‌نویسی در داستان؛ رهایی از وسواس و شروع نوشتن بی‌قید

گاهی وقت‌ها هنگام خواندن یک داستان، متوجه می‌شویم نویسنده ناگهان ما را از صحنه‌ای به صحنه‌ای دیگر پرتاب کرده. بدون توضیح، بدون جزئیات، بدون آن‌که زحمت بدهد که پل بزند بین آنچه گذشت و آنچه حالا می‌گذرد.

تا دیروز شخصیت داستان سر میز شام بود و درگیر یک بحران خانوادگی، و حالا چند خط بعد، دارد در بیابانی دوردست با خودش کلنجار می‌رود که اصلاً چرا زنده است!

ممکن است در لحظه اول احساس سردرگمی کنیم؛ ولی کمی که جلو برویم، متوجه می‌شویم که این سبک، نه از بی‌حوصلگی نویسنده آمده و نه از بی‌نظمی. این، یک «انتخاب» است. انتخابی جسورانه برای آزاد نوشتن. انتخابی برای نگذاشتن زنجیر بر دست نویسنده.

نویسنده‌ها خودشان را گرفتار نمی‌کنند!

نویسندگان حرفه‌ای دنیا خیلی راحت می‌نویسند. نه اینکه شلخته باشند؛ نه! آن‌ها فقط بلدند چه چیزی مهم است و چه چیزی نه.

نویسنده‌ای مثل بولگاکف در دل سگ، یا گراهام گرین در قلب امور، یا حتی نویسندگان معاصر ایرانی مثل فرخنده آقایی یا ابوتراب خسروی، خیلی وقت‌ها تصمیم می‌گیرند که مخاطب را مجبور کنند خودش شکاف بین دو صحنه را پر کند.

انگار دارند به خواننده می‌گویند:
«من وقت ندارم که همه چیز را ریز به ریز برایت باز کنم؛ تو همسفر منی، نه یک شنونده منفعل. خودت تصویر کن، خودت باور کن.»

همچنین بخوانید: فرار ایده‌ها: چرا جرقه‌های نبوغ ذهنتان پیش از رسیدن به کاغذ می‌میرند؟

درس بزرگ برای ما نویسنده‌های تازه‌کار

ماها – یعنی کسانی که تازه می‌خواهیم قلم به دست بگیریم و داستان‌نویسی را جدی شروع کنیم – معمولاً این اشتباه را می‌کنیم که می‌خواهیم همه چیز را کامل و دقیق بنویسیم.

می‌خواهیم روند زمانی بی‌نقص باشد.

می‌خواهیم شخصیت‌پردازی صفر تا صد باشد.

می‌خواهیم مخاطب حتی یک سؤال هم در ذهنش باقی نماند.

ولی واقعیت این است که:

نوشتنِ خوب، یعنی انتخاب کنی چه چیزهایی را ننویسی.

یک تمرین ساده برای رهایی از وسواس نوشتن

برای خودم یک تمرین طراحی کردم که اگر تو هم مثل من وسواس در جزئیات داری، می‌توانی امتحانش کنی:

۱. یکی از طرح‌های داستانی‌ات را انتخاب کن.
۲. بین دو بخش از داستان، یک پرش زمانی جسورانه ایجاد کن (مثلاً دو ماه، یا حتی دو سال).
۳. هیچ توضیحی درباره آنچه در این مدت گذشته ننویس.
۴. ببین چطور حس داستان تغییر می‌کند.

در واقع، اجازه بده خلأ هم بخشی از داستان باشد.

گاهی نگفتن، بهتر از گفتن است.

خواننده امروز، هوشمند است. او نیازی ندارد که همه چیز را جویده تحویل بگیرد. اتفاقاً لذت بسیاری از آثار بزرگ، در همان بخش‌هایی‌ست که نوشته نشده‌اند؛ در آن فضاهای خالی که ذهن مخاطب آن‌ها را پر می‌کند.

اگر ما بتوانیم به جای نوشتن بیش از حد، به اندازه بنویسیم، و به‌جای توضیح دادن همه چیز، اعتماد کنیم به تخیل مخاطب، شاید مسیر نویسندگی برایمان هموارتر، لذت‌بخش‌تر، و حرفه‌ای‌تر شود.

پس اگر مثل من کلی داستان و رمان نیمه‌کاره داری، شاید وقتش شده که وسواس را کنار بگذاری، و شروع کنی به نوشتن… راحت و بی‌قید، درست مثل نویسندگان بزرگ.

سوالات متداول

پرسش‌های متداول درباره‌ی راحت‌نویسی در داستان‌نویسی

۱. آیا راحت‌نویسی به معنای بی‌دقتی و شلختگی در روایت است؟
خیر. راحت‌نویسی به معنای آزادی نویسنده در عبور از برخی قواعد خشک و محدودکننده است، نه بی‌نظمی یا بی‌دقتی. بسیاری از نویسندگان بزرگ، با مهارت، روایت را هدایت می‌کنند اما خودشان را در دام وسواس‌های ساختاری یا جزئیات افراطی گرفتار نمی‌کنند.

۲. آیا حذف جزئیات و پرش‌های زمانی باعث افت کیفیت داستان نمی‌شود؟
نه لزوماً. اگر نویسنده بتواند فضای ذهنی خواننده را به‌درستی مدیریت کند، حذف یا پرش زمانی می‌تواند باعث سرعت، تمرکز و جذابیت بیشتر داستان شود. مهم‌تر از جزئیات، ایجاد تصویر ذهنی و احساس واقعی در ذهن مخاطب است.

۳. چرا نویسندگان ایرانی کمتر از این تکنیک استفاده می‌کنند؟
یکی از دلایل، وابستگی شدید به «کامل‌گرایی» و ترس از داوری‌ست. بسیاری از نویسندگان ایرانی به‌دلیل فضای نقدزده و کمال‌طلب جامعه، خود را ملزم به پر کردن همه‌ی خلأها می‌دانند. در حالی‌که در ادبیات جهانی، آزادی خلاق و ریسک‌پذیری، ارزش محسوب می‌شود.

۴. آیا یک نویسنده‌ی تازه‌کار هم می‌تواند از راحت‌نویسی استفاده کند؟
بله، ولی باید مراقب باشد. نویسنده‌ی تازه‌کار هنوز «وزن و تعادل» روایت را به خوبی نمی‌شناسد. اگر بدون شناخت اصول اولیه از تکنیک‌های حرفه‌ای استفاده کند، ممکن است متن نامنسجم یا ناقص شود. بنابراین راحت‌نویسی باید با آگاهی، تجربه، و بازخورد همراه باشد.

۵. چگونه می‌توان راحت‌نویسی را تمرین کرد؟
با آزاد نوشتن روزانه، کنار گذاشتن وسواس جمله‌بندی در مراحل اول نوشتن، خواندن آثار نویسندگان بزرگ با دید تحلیلی، و البته با بازنویسی آگاهانه. تمرین در «رها نوشتن» و «دقیق بازنویسی کردن» کلید اصلی یادگیری این مهارت است.

سؤالات دوگزینه‌ای درباره راحت‌نویسی در داستان‌نویسی:

۱. راحت‌نویسی در داستان‌نویسی بیشتر به چه چیزی اشاره دارد؟
الف) بی‌دقتی و رها کردن قواعد نگارشی
ب) نوشتن با آزادی ذهنی و پرهیز از وسواس جزئیات

۲. نویسندگانی مانند بولگاکف چگونه روایت خود را پیش می‌برند؟
الف) با حذف صحنه‌های غیرضروری و تمرکز بر جریان اصلی داستان
ب) با عبور ناگهانی از مقاطع زمانی و بی‌توجهی به روایت خطی کلاسیک

۳. وجه مشترک بسیاری از نویسندگان بزرگ در ساختار روایت چیست؟
الف) پایبندی به توالی منظم وقایع و انسجام زمانی
ب) پرش‌های آگاهانه و رها کردن خواننده در میانه داستان برای تکمیل ذهنی روایت

۴. راحت‌نویسی بیشتر چه چیزی را در نویسنده تقویت می‌کند؟
الف) کنترل مطلق بر ذهن خواننده
ب) اعتماد به ظرفیت درک و تخیل خواننده

۵. یکی از آسیب‌های نویسنده تازه‌کار در تقلید از راحت‌نویسی چیست؟
الف) دچار شدن به اغراق و سانتی‌مانتالیسم
ب) ناتوانی در حفظ انسجام و منطق روایی متن

۶. چرا نویسنده باید گاهی روایت را «ول کند»؟
الف) تا از دست خواننده فرار کند
ب) تا به خواننده فرصت نفس کشیدن و مشارکت در روایت را بدهد

۷. یکی از مهم‌ترین مزایای راحت‌نویسی چیست؟
الف) تولید حجم بالای کلمات در زمان کم
ب) عبور از وسواس‌ فکری و افزایش روانی روایت

۸. چرا بسیاری از نویسندگان ایرانی از راحت‌نویسی می‌ترسند؟
الف) چون آن را سطحی‌نگری می‌دانند
ب) چون نگران قضاوت کمال‌گرایانه مخاطب هستند

۹. راحت‌نویسی در نوشتن رمان به چه چیزی شبیه است؟
الف) نوعی دیکتاتوری در بیان روایت
ب) نوعی بازجویی از ذهن مخاطب

۱۰. برای تمرین راحت‌نویسی، بهترین نقطه شروع چیست؟
الف) بازنویسی آثار دیگران
ب) نوشتن آزاد بدون توجه به ویرایش اولیه

توسط |2025-09-02T14:01:34+00:00سپتامبر 2nd, 2025|توسعه فردی, داستان|

ثبت ديدگاه